اردوی «طلایه داران مقاومت» در کرمان افتتاح شد
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۹۳۷۵
به گزارش خبرنگار مهر، اردوی طلایه داران مقاومت ظهر پنجشنبه به همت بسیج دانشجویی دانشگاه باهنر افتتاح شد.
امام جمعه کرمان در این مراسم با اشاره به اینکه دو اصل برای رشد انسان وجود دارد، گفت: ما به گونهای خلق شدهایم که یا اثر گذار هستیم یا اثر پذیر به این معنی که یا مؤثریم یا متأثریم.
امام جمعه کرمان بیان کرد: شهید سلیمانی از جوانی سعی میکرد فردی اثر گذار باشد و در این زمینه نیز موفق بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی، اظهار کرد: تربیت شهید سلیمانی شاخص بود و والدین این شهید خود نمونهای از اخلاص و تعبد بودند.
وی ادامه داد: در دوران دبستان حاج قاسم با برادر خود با هم در مدرسه درس میخواندند؛ برادر ایشان میگوید که زمانی که به خانه میرسیدیم من و قاسم در یک ظرف غذا میخوردیم، یک روز رو به مادر گفت من با برادرم غذا نمی خورم، مادر گفت نمیشود؛ روز بعد نیز دوباره قاسم به مادرم گفت که ظرف غذای من جدا کنید و مادر گفت نمیشود.
حجت الاسلام و المسلمین علیدادی سلیمانی ضمن اشاره به مطلب فوق تصیح کرد: برادر شهید سلیمانی عنوان کرده بود که قاسم رو به مادرم گفت اگر ظرف غذای من را جدا نمیکنید، من غذا نمیخوردم و بعد از آن مادر ظرف غذای او را جدا کرد؛ برادرم غذای خود را سه قسمت کرد و یک قسمت را خورد و دو قسمت دیگر را با خود به مدرسه برد و به کسانی که از روستاهای دیگر میآمدند، تقسیم کرد.
نماینده ولی فقیه در استان کرمان خاطر نشان کرد: این مسئله نشان میدهد که شهید سلیمانی از ابتدا قرار است فرد ویژه ای شود و این ویژه شدن را خودش انتخاب کرده است.
وی گفت: باید این نوع رفتار و فداکاری و ایثار را در جامعه تسری دهیم و برای تربیت افراد این چنینی تلاش کنیم.
کد خبر 5668092منبع: مهر
کلیدواژه: سومین سالگرد شهید قاسم سلیمانی قاسم سلیمانی کرمان بوشهر شهید گمنام کرمانشاه شهید بارش برف ایام فاطمیه اردبیل تبریز شهدای گمنام تشییع شهدا قاسم سلیمانی عزاداری شهادت حضرت فاطمه الزهرا س 9 دی عکس استانها شهید سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۹۳۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «اُمّ علاء»؛ روایت زندگی اُمُّالشهداء فخرالسادات طباطبایی اثر سمیه خردمند، روایت زنی است که هفت نفر از اعضای خانوادهاش به شهادت رسیدند. زنی که هجده فرزندش را در خانهای شصتمتری و وقفی بزرگ کرد.
خانهای که هر وقت پنجرهاش را باز میکرد؛ چشمانش به گنبد مطهر حرم حضرت علی علیهالسلام گره میخورد و نسیم رأفت جناب ابوتراب وارد خانه و زندگیشان میشد.
فخرالسلادات یا همان «اُمّ علا»، مادر چهار شهید، همسر شهید، خواهر شهید و مادر همسر شهید است. پدر و مادر فخرالسادات در جوانی به بهانه تعلیم در حوزه علمیه نجف، از تبریز به نجف اشرف هجرت میکنند و همانجا ماندگار میشوند.
فخرالسادات در نجف به دنیا میآید و در سن سیزده سالگی با آیتالله سید حسن قبانچی که یکی از شاگردان ممتاز پدرش سید محمد جواد طباطبایی تبریزی بود ازدواج میکند. آنها در خانه وقفی کوچکی در جوار حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام زندگیشان را با عشق آغاز میکنند و حاصل این ازدواج میشود هجده فرزند، نه پسر و نه دخترکه در دوران خفقانی که رژیم بعثی صدام در عراق ایجاد کرد، آنها را به سمت دروس حوزوی سوق داد. تعدادی از فرزندانش شاگرد آیت الله صدر بودند و دخترانش در مکتب بنتالهدی صدر درس میخواندند.
در دوران نخست وزیری حسن البکر پسرش عزّالدین و برادرش عمادالدین که هر دو از شاگردان نخبهی آیت الله صدر بودند دستگیر و روانهی زندان شدند. حسن البکر که از خود اختیاری نداشت، با نظر صدام اعدام این دو روحانی بزرگوار را صادر کرد. این برای اولین بار بود که در نجف خون روحانیت ریخته میشد. چند روز قبل از اعدام، ام علاء با پسر و برادرش ملاقات میکند و به آنها وعدهی بهشت و دیدار با امام حسین (ع) را میدهد.
بعد از شهادت سه فرزندش، ام علاء همراه همسرش ابو علاء به دستور صدام روانه زندان شد. به دلیل فعالیتهای سیاسی دیگر پسرانش در ایران علیه رژیم صدام، این زن و شوهر مبارز و صبور یک سال ونیم در زندان حزب بعث به سر میبردند. درواقع رژیم بعث قصد داشت با این شیوه دیگر پسران وی را به دام بیندازد که مؤفق نشد.
ام علاء در طول زندگی متحمل رنجها و سختیهای زیادی شد. ولی هیچگاه خم به ابرو نیاورد و همچنان در آرزوی سرنگونی رژیم بعث به سر میبرد. ام علاء زنی به شدت صبور، مؤمن، با اخلاق و متواضع بود که در طول زندگیش همیشه به اقوام رسیدگی و از آنها دلجویی میکرد. در بین خویشاوندان برای هر کس مشکلی پیش میآمد او اولین نفر بود که برای حل مشکلش قدم برمیداشت.
او ده سال آخر زندگیش را در حالی که دست و پای چپش در دوران اسارت از کار افتاده بود و هیچ خبری از سرنوشت همسرش ابو علاء نداشت، به ایران هجرت کرد. در ایران ساکن قم شد و تمام کارهای شخصیاش را با توجه به شرایط جسمانی که داشت خودش انجام میداد.
همیشه در طول عمرش فرزندانش را به پشتیبانی از حضرت امام خمینی (ره) و پیروی از ایشان توصیه میکرد. به آنها میگفت: اگر همهی شما هم فدای اسلام شوید ناراحت نمیشوم؛ بلکه افتخار میکنم و بدانید خون فرزندان من رنگینتر از خون فرزندان اباعبدالله نیست.
در بخشی از کتاب «اُمّ علاء» آمده است: نشست روبهروی مامه و هر دو با هم گریه میکردند و روضه میخواندند. پدر با گریه گفت: «علویه! حالا مثل امالبنین چهار پسر فدا کردی.»
شاید میخواست با این کلمات، دل مادر داغدیدهام را آرام کند.
مامه دستی به صورتش کشید و میان هقهق گریههایش گفت: «من کجا، امالبنین کجا ابوعلاء؟ امالبنین تمام فرزندانش را تقدیم کرد؛ اما من هنوز چند پسر دیگر هم دارم.»
انتشارات شهید کاظمی در نظر دارد با امضای نویسنده و نگین دُرّ نجف، چاپ اول این کتاب را به مخاطبان ارائه دهد.
این کتاب در ۲۵۵ صفحه در قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۱۸۰ هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب میتوانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام عدد ۲۲ به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.
انتهای پیام/